ادبیات و موسیقی و هنر

ساخت وبلاگ
باسلام و درود به عزیزان گرامیم که برای همگان آرزوی سلامنی و شادی دارم و از لطف و محبت تک تک شما سپاسگزارم.غروب ساحلدر یک غروب غمزده در ساحل جنوبدیدم که آفتاب , سربه بالش دریانهاده بودگیسوی موج سبز مه آلود را , نسیــــــمباشانه های خویش . چه خوش تاب داده بودآرامشی که داشت صدف روی ماسه هاچون قلب گمشده به دامن ساحل فتاده بوددیوار صخره هم سپر سینه را در آببنهاده , گو که مظهر ناب اراده بودابر سفید چون الهه مهری از آسمـــــــــــانبر سطح آب , سفره آبی گشاده بودانبوه بچه ماهی چالاک و رنگ رنگبانغمه های موج . به رقص ایستاده بودشاید که شب , کرانه ی دریا بخواب رفتزیرا که چشم سرخ افق , مست باده بودمحمود , عاشقان که به شب همدمند و یاردریای شب , چه همدم زیباوساده بودمحمود انصاری کلیبری (محمود)باتشکر , منتظر حضور پرمهر تان هستمقربان شما + نوشته شده در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۴:۲۳ ق.ظ توسط م.انصاری کلیبری  |  ادبیات و موسیقی و هنر...
ما را در سایت ادبیات و موسیقی و هنر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5m-a-kaleybarib بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 23 بهمن 1402 ساعت: 16:00